از در و دیوار قلبم،نم دلتنگی میباره!

لعنت به منه لعنتی هنوز امید دوباره دیدن تو رو داره!

هنوزم وقتی توی فانتوم میشینه به جایی که تو همیشه میشستی،خیره میشه ناخودآگاه...

که هنوزم هرروز صبح فکر میکنه اون دره لعنتی باز میشه و تو میای تو بالاخره...

که هنوزم وقتی از جلوی سالن امتحانات رد میشه،یاد روز آخر تو میفته!

که هنوزم شمارتو حفظه...

که هنوزم چکت میکنه

که هنوزم هرروز صبح وقتی از پارکینگ میاد،داره فکر میکنه تو چنتا صبح از این مسیر رد شدی...

که هنوزم واسش مهمی...

که هنوزم هیشکی مثل تو دلنشین نبوده براش

که هنوزم دوستت داره اگه عاشقت نیس...

که هنوزم بنظرش اسم تو قشنگ ترین و خوش صداترین اسم دنیاست...

تویی که هر چقدر میجنگه یادش نمیری!

تویی که گُه زدی به تموم باوراش و امیداش!

تویی که ترسوندیش از هر چی علاقه و دلبستگیه!

تویی که یادش دادی تا یه اپسیلون به یکی فکر کرد،هرس دلش بریزه پایین که اینم میره!و بیخیال فکر کردن بهش بشه!

لعنت 

لعنت 

لعنت...!